تجدیدنظرخواهی از قرار رد درخواست اعاده دادرسی
آیا قرار رد درخواست اعاده دادرسی در امور حقوقی قابل تجدیدنظرخواهی است؟
اعاده دادرسی چیست؟
اعاده در لغت به معنی بازگردانیدن است. اعاده دادرسی نیز به همین معناست، یعنی موضوعی که یک بار قضاوت شده و در مورد آن حکم صادر شده است، به دلایلی مجدداً مورد رسیدگی قرار میگیرد.
اعتراض به رأی امکانی است که در قوانین برای یکی از طرفین (خواهان و خوانده) یا هر دو طرف دعوی و یا برای افراد دیگری که طبق قانون حق اعتراض دارند و رأی به نفع آنها صادر نشده (محکوم علیه)، در نظر گرفته شده است.
اعادهدادرسی (رسیدگی مجدد) از جمله روشهای فوقالعاده شکایت از احکام است که راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی محسوب میشود، با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود بازگردد، چرا که شاکی مدعی است صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمیدهد که چنین حکمی بماند.
در حقیقت هدف از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت است و در صورتی که در نتیجه دادرسی حکمی صادر شود که با خطا و اشتباه همراه باشد، تردیدی نیست که باید دوباره مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد، بنابراین برای اینکه رأی دادگاهها مصون و محفوظ از خطا و اشتباه باشد، اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد پیشبینی شده است.
انواع اعاده دادرسی
اعاده دادرسی با توجه به نحوه اقامه آن به دو نوع تقسیم میشود:
1- اعاده دارسی اصلی
برابر بند الف ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب میشود. یعنی هرگاه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین دعوی (خواهان و خوانده) حکمی که سابقاً صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیتدار تقدیم شود.
2- اعاده دادرسی طاری
طبق بند ب ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح میشود، این در حالی است که در اعاده دادرسی اصلی پروندهای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.
در ادامه مقالات گذشته در مورد تجدیدنظرخواهی از قرار رد درخواست اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) به بیان دیگر مواد قانونی در این خصوص میپردازیم:
تجدیدنظرخواهی از قرار رد درخواست اعاده دادرسی
علاوه بر موارد مذکور، (که در مقالات گذشته بیان کردیم) چنانچه رأی صادره از دادگاه بدوی (نخستین) که به واسطه فرجامخواهی در شعب دیوان عالی کشور قطعیت یافته مورد درخواست اعاده دادرسی از شعبه دیوان عالی کشور قرار گیرد نیز قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره قطعی و غیر قابل اعتراض است، چرا که:
دیوان عالی کشور عالیترین مرجع قضایی بوده و مرجع دیگری بالاتر از آن که بتواند تصمیمگیریهای دیوانعالی کشور را نقض (شکستن رأی) و ابرام (تأیید) نماید وجود ندارد.
این موضوع بدین واسطه بیان شد که دیوان عالی کشور مرجع رسیدگی ماهیتی نبوده و چنانچه در موردی قرار قبولی اعاده دادرسی صادر نماید، رسیدگی مجدد به موضوع را به دادگاه همعرض صادرکننده رأی فرجام خواسته ارجاع (واگذار) خواهد کرد و خود نسبت به موضوع، رسیدگی ماهیتی به عمل نخواهد آورد، به همین واسطه در مورد قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره از دیوان عالی کشور معیاری که در سطور پیشین جهت توجیه قطعیت یا قابلیت اعتراض قرارهای رد اعاده دادرسی صادره از سایر مراجع قضایی استفاده شده بود قابل استفاده و استناد نمیباشد، چرا که در مورد دیوان عالی کشور، صدور قرار قبولی اعاده دادرسی منتهی به ارجاع (واگذاری) موضوع به دادگاه همعرض صادرکننده رأی فرجام خواسته جهت رسیدگی ماهیتی خواهد شد.
با این که رأی صادره از چنین مرجعی قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور خواهد بود، از این رو نمیتوان در مورد قطعیت قرار رد درخواست اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) صادره از شعب دیوان عالی کشور در امور حقوقی با معیار و فرض صدور قرار قبولی اعاده دادرسی، قطعیت یا قابلیت تجدیدنظرخواهی از قرار رد را مورد ارزیابی قرار داد.